• RSS
  • Delicious
  • Digg
  • Facebook
  • Twitter
  • Linkedin


Thursday, May 3, 2012

در امتداد تاريکي، انتقام بي شرمانه

Posted by UNITY4IRAN On 3:04 PM No comments

روزنامه خراسان: در دوران دانشجويي با يکي از هم کلاسي هايم که پسري به ظاهر سر به زير و آرام بود آشنا شدم و مدتي در حد يک سلام و عليک با هم ارتباط داشتيم.
«پدرام» با نوشتن يک بيت شعر روي تکه کاغذي به من ابراز علاقه کرد و با توجه به احساسي که نسبت به او داشتم يک بيت شعر همراه اين جمله کوتاه که «بهتر است حرف هاي دلت را ازطريق بزرگ ترهايت بگويي» روي همان کاغذ نوشتم و به دستش دادم.
پدرام و خانواده اش پس از گذشت چند هفته به خواستگاري ام آمدند. اما پدر و مادرم با انجام تحقيقاتي مخالفت خود را با اين ازدواج اعلام کردند و من چند ماه بعد از اين ماجرا با فردي که يکي از همکاران پدرم معرفي کرده بود ازدواج کردم.
زن جوان در دايره اجتماعي کلانتري احمد آباد مشهد افزود: ۸ سال از اين موضوع گذشت و من و شوهرم در زندگي قشنگ و رويايي مان صاحب يک دختر زيبا شديم.
همسرم با وجود آن که فردي تعصبي است اما خيلي محترمانه و با محبت برخورد مي کند و ما مشکل خاصي نداشتيم، ولي افسوس که با ندانم کاري دردسر بزرگي براي خودم درست کردم.
از شما چه پنهان حدود ۲ ماه قبل يک روز در محل کارم به طور اتفاقي با خواستگار دوران دانشجويي ام روبه رو شدم. پدرام گفت ازدواج کرده است و زندگي خوبي دارد. او پس از گفت وگويي کوتاه ۱۰۰ هزار تومان وجه نقد به من داد و به اين بهانه که بانک خيلي شلوغ است خواهش کرد به ازاي اين مبلغ از طريق کارت عابربانکم به کارت عابربانک او انتقال وجه انجام دهم.
من به خواسته اش عمل کردم و از هم خداحافظي کرديم. زن جوان اشک هايش را پاک کرد و افزود: از همان روز مزاحمت هاي پدرام شروع شد و او که حالا فهميده ام همسرش را طلاق داده است و به موادمخدر اعتياد دارد درخواست بي شرمانه اي را مطرح مي کرد.
اين مرد بي غيرت وقتي با برخورد تند و عصباني ام مواجه شد راه تهديد را پيش گرفت و تنها به دليل حس انتقام جويي، تکه کاغذي که دوران دانشجويي برايش نوشته بودم را همراه با مدارک انتقال وجه از حساب بانکي ام به حساب عابربانکش، به شوهرم نشان داد و ادعا کرد قصد برقراري ارتباط با او را داشته ام.
اين آدم حيوان صفت مي خواهد زندگي ام را خراب کند، نمي دانم او از اين انتقام بي شرمانه چه نتيجه اي مي خواهد بگيرد. کاش به اين آدم نامحرم اعتماد نمي کردم و اين همه مشکلات برايم درست نمي شد.

0 comments:

Post a Comment